به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، امروز هوشنگ مرادی کرمانی 74 ساله میشود. نویسندهای از شهر سیرچ کرمان که آثارش هم مورد اقبال نوجوانان و مخاطبان ایرانیاش قرار گرفت و هم با ترجمههای فراوانی که شد، دنیا را متوجه خودش کرد. در دوران بیرونقی کتاب و کتابخوانی «قصههای مجید»اش به تلویزیون آمد و بسیاری از آثارش بر پرده سینما رفت.
اگر بخواهیم آثارش را بررسی کنیم به مسائل مختلفی برخورد میکنیم؛ از بازتاب مسائل جامعه و بومی نویسی و طنز نویسیاش گرفته تا راهیابیاش به پایان نامههای دانشگاه؛ اما اگر از خودش بپرسیم مهمترین ویژگی داستانها و دغدغه نویسندگیاش چیست، بدون شک به ما خواهد گفت: «فقر».
مرادی کرمانی نویسندهای است که فقر را در کودکی با گوشت و پوستش احساس کرده، او همه تجربیات کودکیاش را در خودنوشت نامهاش که با عنوان «شما که غریبه نیستید» منتشر شد، به شکلی زیبا روایت کرد.
همان جا نوشته است: «وقتی مدرسهشان تعطیل میشد، بچهها توی یونجهزار میریختند و از گرسنگی یونجه میخوردند». خودش یک بار از گرسنگی نفت خورده بود! با این تفاسیر به راحتی میتوان ادعا کرد تصویر فقر یکی از تصویرهای ثابت در همه داستانهای این نویسنده است.
تصویر پرتکرار دیگر داستانهای او، تصویر روستا و مردمان روستاست. در همه این سالها از بچههایی نوشت که به گفته خودش باید راهشان را به ادبیات ایران باز میکردند و او در زمانهای با خودش عهد بسته بود حتماً از آن روزگار و آن بچهها بنویسد و آنها را هیچ گاه فراموش نکند؛ عهدی که به آن وفادار ماند.
خمره، آب انبار، معصومه، من غزال ترسیدهای هستم، قصههای مجید، بچههای قالیباف خانه، نخل، چکمه، مشت بر پوست، تنور، پلوخورش، مهمان مامان، مربای شیرین، لبخند انار، نهتر و نه خشک، ته خیار، نمایشنامه هایی مثل کبوتر توی کوزه و پهلوان و جارح و فیلمنامههایی مثل کاکلی، تیک تاک، کیسه برنج و مهمان مامان از جمله آثار نوشتاری این نویسنده است. او کارنامه پروپیمانی دارد که میتوان گفت تقریباً همه آثارش قابل دفاع و درخشان خلق شدهاند.
امروز و در آستانه 74 سالگی این نویسنده درباره شخصیت، سبک نویسندگی و دلایل موفقیت هوشنگ مرادی کرمانی با مصطفی خرامان به گفتوگو نشستهایم که میخوانید.
مصطفی خرامان، یکی از پرسابقهترین نویسندگان کودک و نوجوان است که تاکنون آثاری همچون «ماجرای پسر سرکار عبدی»، «دستهای رنگی»، «آرزوی ثروت»، «مجموعه داستان سنگ و شیشه» و... را به رشته تحریر درآورده است.
■ مرادی کرمانی عاشق «نوشتن» است
«در مورد هوشنگ مرادی کرمانی و آثارش میتوان بسیار نوشت و البته پیش از ما هم بسیار گفتهاند و نوشتهاند، اما آنچه بیش از هر چیز از این نویسنده و آثارش برای من جذاب است و کمتر هم به آن پرداخته شده است، استمرار و مداومت او در نوشتن است». مصطفی خرامان با این مقدمه، از مرادی کرمانی، سبک نوشتاری و دلایل موفقیت او میگوید.
او ادامه میدهد: «از همان دهه 50 که اولین کتاب این نویسنده منتشر شد تا به امروز او همواره نوشته و منتشر کرده و در هر شرایطی از روزگار و زمانه که بوده دست از نوشتن نکشیده و ناامید نشده. فقط یک عاشق میتواند چنین پشتکاری داشته باشد و مرادی کرمانی از آن نویسندههای عاشق است»!
این نویسنده میگوید: «هوشنگ مرادی کرمانی در این چهار دهه فعالیت نویسندگیاش هر دو سه سال یک کتاب منتشر کرده است، برای نوشتن هر اثرش وقت گذاشته و تقریباً همه آثارش مورد توجه و اقبال بودهاند. نظیر چنین نویسنده هایی در ایران کم است».
نویسنده رمان «آرزوی سوم» با بیان اینکه بسیاری از نویسندگان بخصوص حوزه ادبیات کودک و نوجوان بعد از نوشتن چند اثر به دلیل مشکلات معیشتی از نوشتن دلسرد میشوند و درگیر کارهای اجرایی میشوند، مرادی کرمانی را از این مسئله مبرا میداند و توضیح میدهد: «در همین شرایط میبینیم او داستانهایش را مینویسد. آثارش به زبانهای مختلف ترجمه میشود. بر اساس آن فیلم و سریال ساخته میشود و بر صفحه تلویزیون و پرده سینما راهش را باز میکند. همه اینها به خاطر انگیزه بیپایان مرادی کرمانی است برای نوشتن. انگیزهای که ستودنی است».
خرامان البته به این مسئله هم اشاره میکند که همه نویسندگان باید چنین انگیزههایی برای نوشتن داشته باشند و در بسیاری موارد مسئولان دلسوز و آشنا به حوزه فرهنگ و ادبیات باید این انگیزهها را برای نویسندگان ایجاد کنند و از آنجا که متأسفانه در حوزه فرهنگ مسئولان دغدغه و جدیت چندانی ندارند نویسندههایی نظیر مرادی کرمانی کمتر خلق میشوند.
■ مرادی کرمانی «قصهگویی» را از بر است
در کنار همه خصوصیات ریز و درشت داستانهای مرادی کرمانی که نیاز به تحلیل و بررسیهای کلان دارد، خرامان به قدرت قصه گویی این نویسنده اشاره میکند: «هوشنگ مرادی کرمانی، قصه گفتن را با کشش خاصی از بَر است. نوعی قصهگویی کلاسیک که حتی از قصهگویی شفاهی در سنت خانوادههای ایرانی نیز مدد میگیرد. داستانهای او چه آنها که سوژهای به ظاهر ساده و کوچک دارند و چه آنها که سوژه وسیعتری را انتخاب کردهاند، همگی با فرمتی منظم و بدون شلختگی و همچنین روایتی تمیز و البته جملاتی مختصر، مفید و شیرین نوشته میشوند و به گونهای قصه را تعریف میکنند که مخاطب را به خواندن ادامه کتاب جذب کنند. متأسفانه بسیاری از نویسندگان ایرانی قصهگویی را بلد نیستند اما مرادی کرمانی به خوبی جنس قصه را میشناسد و به راحتی آن را برای مخاطبش تعریف میکند».
این نویسنده به ویژگیهای نوشتاری دیگر مرادی کرمانی مثل اجتماعینویسی و طنزنویسی او اشاره میکند و میگوید: «طنز کلامی و طنز موقعیت یکی دیگر از ویژگیهای آثار اوست. داستانهای او اگرچه اغلب سوژهای تلخ دارند اما با زبانی طنز، از تلخی سوژهها کاسته شده است. این نوع نوشتن عین زندگی است.
نویسنده زندگی را با تمام سختیها و در بدترین شرایط و بحرانها، آن گونه که هست، یعنی مملو از اشکها و لبخندها توصیف میکند و هیچ گاه به نفع تلخیها داستانی خلق نکرده است».
■ «مهمان مامان» مخلوق خوب مرادی کرمانی
مصطفی خرامان در میان آثار متعدد هوشنگ مرادی کرمانی به کتاب «مهمان مامان» علاقه بیشتری دارد. او دلیل این علاقهاش را طنز کتاب و شخصیتهای متعددی میداند که در کتاب وجود دارند. «شخصیتهای کتاب، نماینده آدمهای مختلف جامعهاند که همه آنها مابهازای بیرونی دارند و میتوانند به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کنند. در این کتاب خانوادهای از تدارک یک مهمانی هم ناتوان است، اما همین موقعیت تلخ، به زیبایی در فضایی طنز، تلطیف میشود و جذابیت قصه را مضاعف میکند.
هر مخاطبی میتواند با این داستان ارتباط برقرار کند. این تنوع طیف مخاطبان، ویژگی دیگر آثار مرادی کرمانی است. نویسندهای که آثارش برای رده سنی خاصی نوشته نشده و توسط مخاطب کودک، نوجوان و پیر خوانده میشود».
انتهای پیام/
نظر شما